چرا در روز عاشورا نماز میخوانیم؟
دلایل خواندن نماز در روز عاشورا
1 فروردين 1398برچسب:, :: 1:0 ::  نويسنده : سارا نجفقلی زاده

 

از این که به وبلاگ مراجعه کردید بسیار متشکرمخندهلبخندخنده

 

روزی پدر یک خانواده گفت:من میخواهم برم به جنگ.مامان خانواده گفت :نه بابا مگه دست جونت موندی مگه دیونه شدی.پدر گفت: نه می خواهم از وطنم ایران دفاع کنم.دختر خانواده به مامان گفت : انهایی که میرن به جنگ چی اون ها هم دست جونشون موندن انهاهم دیونه شدن مامان اگه همه اینطوری فکر کنه کی از وطنمون دفاع میکنه الان اگه اون سرباز ها نبودن تو نمیتونستی تو خونه اینقد با آرامش و راحت بشینی انها سرما گرما دردها گرسنگی جدایی از بچه هاشون خانوادشون و......را تحمل میکنن دست هاشون را ویا پاها شون را و....... را از دست میدن و مجبور هستن تو این شرایط از دیگران کمک بگیرن همه ی این ها را تحمل میکنن تاوطنشون کم نیاره در واقعه همه ی اینها از عشق به وطن هست.

 

 

 



سه شنبه 8 دی 1394برچسب:, :: 21:18 ::  نويسنده : سارا نجفقلی زاده


شب دهم محرم، شب عاشورا است و از براى اين شب دعا و نمازهاى بسيار نقل شده است. شب عاشورا، آخرین شب یاران امام حسین (ع) بود و در این شب، خود امام و یاران با وفایش عبادات و مناجات بسیار نمودند. احياءِ اين شب فضیلت بسیار دارد. از جمله نمازهای این شب:

1-صد رکعت نماز
2-چهار رکعت نماز در آخر شب
3-چهار رکعت نماز دیگر

1-صد رکعت نماز
از جمله اعمال شب عاشورا، صد ركعت نماز است (که دو رکعت دو رکعت خوانده می شود) در هر ركعت حمد و سه مرتبه قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ و بعد از فراغ از خواندن صد رکعت، هفتاد مرتبه بگويد سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ العَظيمِ.
در روايت ديگر بعد از الْعَلِىِّ الْعَظيمِ استغفار نيز ذكر شده است.

2-چهار رکعت نماز در آخر شب
از جمله اعمال شب عاشورا، چهار ركعت نماز (دو نماز دو رکعتی) در آخر شب است که در هر ركعت بعد از حمد هر يك از آية الكرسى و توحيد و فَلَق و ناس را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه توحيد بخواند.

3-چهار رکعت نماز دیگر
و از جمله اعمال شب عاشورا چهار ركعت نماز است (دو نماز دو رکعتی) که در هر ركعت حمد و پنجاه مرتبه توحيد خوانده شود و اين نماز مطابق است با نماز اميرالمؤ منين عليه السلام كه فضيلت بسيار دارد و بعد از نماز فرموده ذكر خدا بسيار كند و صَلَوات بسيار بفرستد بر رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله و لعن كند بر دشمنان ايشان آنچه مى تواند.

 



سه شنبه 8 دی 1394برچسب:, :: 21:14 ::  نويسنده : سارا نجفقلی زاده

 

نماز ظهر عاشورا چند رکعت است

 

 

 

نماز ظهر عاشورا

 

در روز عاشورا شهادت‌ها اغلب بعد از ظهر صورت گرفت، یعنی تا ظهر عاشورا غالب صحابه و تمام بنی‌هاشم و حضرت اباعبدالله(ع) که بعد از همه شهید شدند، زنده بودند.

 

فقط حدود تعدادی از یاران اباعبدالله در یک جریان تیراندازی که به وسیله دشمن انجام شد، قبل از ظهر شهید شدند وگرنه سایر افراد تا ظهر عاشورا درقید حیات بودند.

 

مردی از اصحاب اباعبدالله الحسین(ع) به حضور ایشان آمد و عرض کرد؛ یا اباعبدالله وقت نماز است و ما دلمان می‌خواهد برای آخرین بار نماز جماعتی با شما بخوانیم.

 

حضرت نگاهی به آسمان کردند و تصدیق کردند که وقت نماز است، نقل است که فرمودند:” ذکرت الصلوه… جعلک الله من المصلین…”

 

نماز ظهر عاشورا امام حسین چند رکعت است

 

امام حسین(ع) ظهر عاشورا در میدان جنگ نماز خواندند، نمازی که در اصطلاح فقه اسلامی «نماز خوف» نامیده می‌شود، نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است نه چهار رکعت. یعنی انسان اگر در وطن هم باشد باز باید دو رکعت بخواند برای این که مجال نیست و آنجا باید مخفف خواند. چون اگر همه به نماز بایستند وضع دفاعی‌شان بهم می‌خورد، سربازان موظف هستند در حال نماز، نیمی در مقابل دشمن بایستند و نیمی به امام جماعت اقتدا کنند. امام جماعت یک رکعت را که خواند صبر می‌کند تا آنها رکعت دیگرشان را بخوانند. بعد آن‌ها می‌روند پست را از رفقای خودشان می‌گیرند در حالی که امام همین طور منتظر نشسته یا ایستاده است. سربازان دیگر می‌آیند و نماز خودشان را با رکعت دوم امام می‌خوانند.

 

نماز ظهر عاشورا و شهادت

 

امام حسین(ع) در آن هنگامه جنگ در کربلا چنین نماز خوفی خواندند، نمازی که اوج بندگی خدا و اخلاص را به نمایش گذاشت، اما وضعیت خاصی داشتند زیرا چندان از دشمن دور نبودند.

 

اما آن عده‌ای که می‌خواستند دفاع کنند نزدیک اباعبدالله ایستاده بودند و دشمن بی‌حیای بی‌شرم حتی در این لحظه هم آنها را راحت نگذاشت و در حالی که اباعبدالله مشغول نماز بود. دشمن شروع به تیراندازی کرد، دو نوع تیر اندازی: هم تیر زبان که یکی فریاد؛ حسین! نماز نخوان نماز تو فایده‌ای ندارد، تو بر پیشوای زمان خودت یزید یاغی هستی، نماز تو قبول نیست! و هم تیرهایی که از کمان‌های معمولی شان پرتاب می‌کردند.

 

در این شرایط یکی دو نفر از اصحاب اباعبدالله(ع) که خودشان را برای ایشان سپر قرار داده بودند، روی خاک افتاده‌اند، یکی از آنها سعید ابن عبد الله حنفی به حالی افتادند که وقتی نماز اباعبدالله تمام شد، دیگر نزدیک جان دادنش بود. آقا خودشان را به بالین او را رساندند. وقتی به بالین او رسیدند، او جمله عجیبی گفت: «یا اباعبدالله! اَوفیتُ؟» آیا من حق وفا را به جا آوردم؟ مثل این که هنوز هم فکر می کرد که حق حسین آن قدر بزرگ و بالاست که این مقدار فداکاری هم شاید کافی نباشد. این بود نماز حضرت ابا عبدالله(ع) در صحرای کربلا.

 

نماز معراج ظهر عاشورا

 

اما نکته ویژه در نماز ظهر عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) این بود که ایشان در این نماز تکبیر گفتند، ذکر گفتند، سبحان الله گفتند، بحول الله و قوته اقوم و اقعد گفتند، رکوع و سجود کردند و این در حالی بود که درست دو سه ساعت بعد از این نماز برای ایشان نماز دیگری پیش آمد، رکوع دیگری پیش آمد، سجود دیگری پیش آمد، به شکل دیگر ذکر گفتند، اما رکوع ابا عبدالله آن وقتی بود که تیری بهسینه مقدس‌شان وارد شد و حضرت مجبور شدند تیر را از پشت سر بیرون بیاورند.

 

سجود ایشان… سجده بر پیشانی… وقتی که از اسب بر زمین افتادند… طرف راست صورتشان را روی خاک‌های گرم کربلا گذاشتند… ذکر ایشان ذکری دیگر بود… بسم الله… و بالله… و علی مله رسول الله… و با این نماز حضرت به عرش خدا عروج کردند.

 

 

 



 

 

 

چرا امام حسین(ع) در ظهر عاشورا نماز خوف خواند؟

جنگى كه در صبح عاشورا آغاز شد، جنگى بود بسيار نابرابر، هم از نظر تعداد نفرات و هم از نظر ادوات و ابزار جنگى، و هم از نظر اكمالات و پشتيبانى، در اين نبرد امام و يارانش در محاصره مطلق قرار داشتند دشمن مى خواست آنان را زنده دستگير كند، ولى مقاومت و رزم ياران امام چنان بود كه يك نفر زنده دستگير نگرديد، حمله هاى مكرر و پى در پى دشمن به خوبى دفع گرديد.

به گزارش خیمه گاه؛ 

عمربن سعد فرمان ديگرى صادر كرد كه از چپ و راست بر سپاه حسين بتازند، و فرمان داد به خيمه ها آتش بيندازند و يزيديان  چنين كردند، حمله كردند. به آتش افكنى پرداختند.

 

شمر آن قدر به خيمه ها نزديك شد كه با سرنيزه اش خيمه اى را سوراخ كرد. ياران امام اين حملات را نيز با فداكارى بى نظير دفع كردند، يزيديان كه از حمله بر چپ و راست سپاه امام نتيجه نگرفتند دوباره از پيش رو بر سپاه امام تاختند تا باقى مانده سپاه مقاوم و خستگى ناپذير امام را كه تشنگى سراپاى آنان را فراگرفته بود نابود سازند، ولى آنان همچنان شجاعانه مقاومت كردند و حماسه آفريدند. شهداى زيادى در راه خدا تقديم كردند و تعداد زخمى ها زيادشدند.

 

در اين حال ابوثمامه صائدى، مجاهد دلاور پيكار عاشورا، كثرت شهدا و قلّت سپاه را بديد، به پيشواى شهيدان عرض كرد: جانم به فدايت! دشمن نزديك شده و چيزى از عمرم باقى نمانده، آرزومندم وقتى خدا را ملاقات مى كنم نماز ظهر را كه وقتش رسيده بجا آورده باشم.

 

 قسم به خداوند تا من كشته نشوم تو كشته نخواهى شد. امام سر به آسمان برداشت و فرمود: «ذكرت الصلاة، جعلك الله من المصلين الذاكرين ! نعم، هذا أول وقتها. ثم قال : سلوهم أن يكفوا عنا حتى نصلي; به ياد نماز افتادى، خداى ترا از نمازگزاران قراردهد و از ذاكران بداند. بلى! حالا وقت نماز فرا رسيده است از آنان بخواهيد كه ساعتى دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانيم».

 

وقتى كه به لشكر كوفه پيشنهاد شد كه لحظه اى دست از جنگ بكشند تا پيشواى شهيدان نماز بخوانند، ولى حصين بن نمير كه يكى از سران لشكر يزيديان بود، گفت: نماز شما قبول نمى شود.

 

حبيب سردار سپاه حسينى او را پاسخ گفت: نماز اهل بيت رسول اللّه و ياران او قبول نمى شود و نماز چون تو الاغى قبول مى شود؟! حصين به سوى حبيب بتاخت،

حبيب به مقابله برخواست،وبانخستين ضربت كار حصين را تمام كرد. سپس حبيب يك تنه بر سپاه يزيديان بتاخت و شصت دو تن را به خاك انداخت و سرانجام به شهادت رسيد. پس از شهادت حبيب، حر سردار بزرگ كوفه جنگ نمايانى كرد و به شهادت رسيد. و بدينسان دشمن براى امام و يارانش فرصت ندادند تا آنان نماز بخوانند.

 

پیشوای شهيدان تصميم گرفت كه نماز خوف بخواند. به زهير بن قين و سعيد بن عبد اللّه فرمود: «تقدما امامى حتى اصلى الظهر، فتقدما امامه في نحو من نصف اصحابه حتى صلى بهم صلاة الخوف» جلو بايستيد و سپر باشيد. زهير و سعيد جلو نصف ياران امام ايستادند بدن را سپر تيرهاى دشمن قراردادند، و از هر طرف كه تير مى آمد، تيرها را به جان مى خريدند. امام با ياران باقى مانده اش نماز خوف را به جماعت بجا آوردند و سلام دادند. نماز كه تمام شد، سعيد در اثر بسيارى تير كه بر پيكرش رسيده بود بر زمين افتاد و به شهادت رسيد.

 

سعيد در حالى كه با بدن گلگون بر زمين افتاده بود، چنين مى گفت: خدايا بر اين مردم عذاب بفرست، مانند عذابى كه بر قوم عاد و ثمود فرستادى. خداوندا! سلامم را به پيامبرت برسان! و او را از درد و الم جراحت و زخمهايى كه به من رسيده است آگاه ساز; زيرا هدف و مقصود من از اين همه جانبازى، و تحمل اين همه درد و رنج يارى كردن اولاد پيامبرت بود.سپس سعيد چشمهايش را بازكرد و سيماى سالار شهيدان را تماشا نمود و عرض كرد: فرزند رسول خدا! آيا وظيفه خودم را در مقابل تو انجام دادم؟!

 

امام فرمود: آرى! وظيفه خود را انجام دادى! و تو پيشاپيش من در بهشت برين خواهى بود.

 

روح سعيد سعادتمندانه به سوى خدايش پرواز كرد. در بدن سعيد به غير از ضربت شمشير و كعب نيزه ها، سيزده تيراصابت كرده بود.

 

عمربن قرظه كه نيز به همراه سعيد بن عبدالله نگهبانى امام را به عهده گرفته بود، و در اين راه چندين چوبه تير به سر و سينه اش رسيده وبه شدّت مجروح شده بود،همزمان باسعيد بر زمين افتاده بود وبه سخنان سعيد و امام گوش مى داد. و اونيز همانند جمله هايى را كه سعيد گفته بود به امام عرض  كرد: آيا من نيز به وظيفه ام عمل كردم؟

 

پيشواى شهيدان همان پاسخى را كه به سعيد داده بود به عمر نيز داد و فرمود: «نعم انت امامى فى الجنة» سلامم را به رسول خدا برسان و به او خبر بده كه من نيز در پشت سر تو به پيشگاه او و به ديدارش نائل خواهم گرديد.

 

و بدينسان امام و يارانش در لحظات حساس نبرد عاشورا نماز خوف را با كمال عبوديت و بندگى و خضوع و خشوع به جماعت خواندند. هم امام چنين كرد و هم يارانش.

 

قولى هم گفته شده است كه جنگ آن قدر شديد و حملات آن قدر سنگين و پى در پى بود كه امام و يارانش نماز ظهر عاشورا را به طور فرادا و با ايماء و اشاره بجا آوردند.

 

آنان نماز خواندند. نماز در ميدان جنگ! نماز دربرابر تيرهاى بى شماردشمن ! نماز با لبان تشنه و با بدنهاى مجروح!

 

آنان نماز خواندند، نماز در برابر اجساد مطهر شهدا، شهداى چون حبيب، شهداى چون حر دلير، شهداى چون سعيد.

 

آنان نماز خواندند، نماز در جلو خيمه ها، خيمه هايى كه لحظات بعد طعمه حريق آتش كينه از خدا بى خبران مى شد.

 

آنان نمازخواندند نماز دربرابر ديدگان اشك آلود زنان و كودكان، زنان و كودكانى كه نمى دانستند چه سرنوشتى در انتظار آنان مى باشد.

 

آنان نماز خواندند، نماز در برابر سفير گلوله هاى دشمن و در ميان آه و ناله هاى جانسوز زنان و كودكان و در ميان پيكرهاى پاك و گلگون مطهر شهداى عاشورا.

 

آنان نماز خواندند، نمازى كه همانندش تا كنون خوانده نشده و نخواهد شد. آنان به هر نحوى كه امكان داشت نماز ظهر عاشورا را بجا آوردند. نمازى كه وضوى آن از خون پيشانى آنان بود، نمازى كه ركوع آن خم شدن بر زينهاى اسبان شان بود، نمازى كه سجده آن افتادن بر زمين بود.

 

آرى حسين نماز خواند! چون نماز را دوست مى داشت، ياد خدا را دوست مى داشت، محبوبش را در ظهر عاشورا فراموش نكرد! هيچ وقت راضى نشد كه محبوبش ناراضى باشد. و در آخرين سجده اش در حالى كه همه ياران را از دست داده بود پيشانى خونين بر خاك نهاد و فرمود: «صبراً على قضائك يارب لا اله سواك يا غياث المستغثين، مالى رب سواك ولامعبود غيرك صبراً على حكمك...».

 

آرى حسين نماز خواند و همه گواهى مى دهند، شهدا گواهى مى دهند. خاك كربلا گواهى مى دهد. دوست گواهى مى دهد. دشمن گواهى مى دهد و اين است كه در زيارت نامه آن امام همام مى خوانيم: «واشهد انّك قد اقمت الصلاة وآتيت الزكاة وأمرت بالمعروف ونهيت عن المنكر واطعت اللّه ورسوله حتّى اتيك اليقين».

 



 

نماز خواندن امام در ظهر عاشورا از چند جهت قابل توجه و بررسی است


1 – وظیفة دینی و شرعی: امام(ع) از ابتدای حرکت و قیام، دین اسلام و احیای احکام الهی و سنت پیامبر(ص) را اساس حرکت و قیام خود معرفی می‌کند و در تمام حوادث و برخوردها، از دایرة شرع و احکام الهی خارج نمی‌شود. در بین احکام اسلام، نماز اهمیت خاصی دارد و به هیچ وجه ترک پذیر نیست، حتی اگر فوت گردد، باید قضای آن به جا آورده شود.
اگر فردی عذر شرعی دارد و از به جا آوردن نماز در حالت ایستاده ناتوان است، باید تکیه دهد یا بنشیند یا نشسته تکیه دهد یا بخوابد، و خلاصه در هر صورت که برای او ممکن است،‌نماز را به جا آورد؛ حتی اگر فردی در حال غرق شدن است و وقت نماز تنگ می‌باشد، باید با اشاره نماز بخواند.
گناهکاران نیز نباید نماز را ترک کنند، مثلاً اگر فردی مشروب خورده و مست است، باید بعد از خارج شدن از حال مستی، خود را پاک کرده و نمازش را بخواند.
با توجه به اهمیت فوق العادة‌ نماز،‌ برای حالت‌های خوف و خطر از جمله میدان جنگ که دشمن رو به رو است و حال هجوم دارد، دستور نماز خوف با ویژگی‌های خودش داده شده است.(1)
در میدان نبرد اگر اوضاع خیلی بحرانی بود و خواندن نماز خوف ممکن نبود، باز نماز ساقط نمی‌شود و رزمندگان باید به حالت فردی رو به قبله تکبیرة‌الاحرام بگویند و بقیة افعال و اذکار را به صورت اشاره و ایستاده یا در حال راه رفتن و به هر صورت ممکن دیگر به جا آورند. حتی در نهایت درجة سختی (که به هیچ وجه به جا آوردن او را دو افعال نماز حتی با اشاره ممکن نباشد) باید به نیت نماز و به جای هر رکعت، یک تسبیح چهارگانه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر) بگوید.
بنابراین نماز از واجباتی است که در صورت‌های مختلف حکم دارد و حکم شرعی آن در اوضاع جنگی،‌ نماز خوف است. امام حسین(ع) در روز عاشورا مطابق دستور شرع، نماز خوف خواند و به تکلیف شرعی خود عمل کرد.

2 – نشان دادن اهمیت نماز و احکام شرع؛ دستورهای دین حیاتبخش هستند و مؤمنان با معرفت، عاشق عمل به احکام شرع می‌باشند. نماز و عبادت، نجوا و راز و نیاز با خالق یگانه هستی است و رسول خدا به همین جهت فرمود:
«نور چشم من در نماز است».(2)
از اهداف مهم امامان در تمام لحظات زندگی، توجه دادن عملی به اهمیت و سازندگی احکام شرعی به خصوص عبادات می‌باشد. هیچ مهمی آنان را از این وظیفه و هدف باز نمی‌داشت.
امام علی(ع) در جنگ صفین در میدان نبرد، نزدیک ظهر، چشم به آسمان دوخته و منتظر زوال آفتاب بود، تا نمازش را در اول وقت به جا آورد. «ابن عباس» که چشم انتظاری امام را دید، سؤال کرد: یا امیرمؤمنان! نگران چیزی هستید؟ امام فرمود: منتظر رسیدن وقت نماز می‌باشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمی‌توانیم دست از جنگ برداشته و مشغول نماز گردیم. امام فرمود: ما برای نماز با دشمنان می‌جنگیم.(3)
امام حسین(ع) به عنوان تربیت شدة ‌مکتب پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) چنان به نماز و تلاوت قرآن عشق می‌ورزد که عصر روز نهم محرم،‌وقتی سپاه دشمن آمادة حمله شده،‌برادر گرامی خود را به سوی آنان فرستاد تا یک شب مهلت بگیرد و برای بیان علت مهلت خواهی فرمود:
اگر توانستی آنان را امشب منصرف کن و تا فردا از حمله باز بدار تا امشب را نماز بخوانیم، دعا کنیم و طلب آمرزش نماییم که خدا می‌داند من نماز و خواندن قرآن و دعای زیاد و آمرزش خواهی را دوست دارم.(4)
آری، امام حسین(ع) عاشق عبادت و نجوا با خدای یگانه بود و با رفتار و عمل خود، اهمیت نماز را فریاد می‌کرد و عشق او به عبادت، در همة ‌لحظات زندگی‌اش تجلی داشت و با عمل خود دعوت کننده به احکام دین بود. وقتی ظهر عاشورا ابوثمامة ‌صائدی به امام(ع) نماز ظهر را یادآور شد، از صمیم دل برای آن یار با وفایش دعا کرد و فرمود:
«نماز را یادآور شدی. خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد!»
بعد امام از دشمن خواست مهلت ادای نماز بدهند، ولی آنان با گستاخی تمام از نبرد دست نکشیدند و امام مجبور شد نماز خوف بخواند اما بنا به روایتی دیگر با اشاره ادای واجب نماید.(5)
اما (ع) با عمل خود، عشق بی نظیر خود به عبادت و بندگی را نشان داد واهمیت آن را برای همیشه تاریخ ثبت کرد.

3 – باطل سازی تبلیغات دروغین دشمن؛ بنی امیه با ناجوانمردی علی بن ابی طالب(ع) و فرزندانش را افرادی لاابالی و غیر مقیّد به دین معرفی کرده بودند، به طوری که وقتی خبر شهادت امام علی(ع) در محراب کوفه به گوش شامیان رسید، بسیاری با تعجب می‌پرسیدند: مگر امام نماز هم می‌خواند؟!
یزید وحزب اموی سعی داشتند امام حسین(ع) را دشمن خلیفة رسول خدا(ص) و غیر مقیّد به احکام شرع جلوه دهند. امام و یارانش با توجه به این تبلیغات دروغین، سعی داشتند با سخن و عمل خود این دروغ بزرگ را آشکار ساخته، فریب خوردگان تبلیغات اموی را بیدار و متوجه گردانند. وقتی امام حسین(ع) شب عاشورا مهلت گرفت و خود و اصحابش در آن شب به عبادت و مناجات و تلاوت قرآن پرداختند،‌جمعی از لشکر دشمن، متوجه دروغین بودن تبلیغات یزیدیان شدند و همان شب به امام ملحق گردیدند.(6)
امام حسین(ع) در روز عاشورا در میدان نبرد به برپایی نماز همت گمارد تا در تاریخ ثبت شود که پایبندی حضرت به دین به حدی بود که در هنگامه‌ای همچون میدان نبرد هم نماز را فراموش نکرد و به تأخیر نینداخت، تا دشمنان نتوانند او و اهل بیتش را به بی دینی و لا ابالی‌گری یا خارج شدن از جمع مسلمانان متهم سازند، به همین جهت در زیارت حضرت، بر اسلام و ایمان و اقامة نماز توسط حضرت تأکید می‌شود:
«أشهدُ انّک قد اقمتَ الصلاة؛ شهادت می‌دهم که تو نماز را برپا داشتی».
برپایی نماز و برخورد دشمنان با نماز خواندن حضرت،‌چهرة ضد دینی و ناجوانمردی دشمن را نمایان ساخت، که ابزار مهم تبلیغی برای آشکار نمودن ماهیت دشمنان بود، که نه تنها معیارهای دین را نادیده گرفتند، بلکه حتی از اصول انسانی سرپیچی کردند.



جلوه‌هایی از جایگاه نماز در قیام عاشورا


هر چند سخن در این زمینه فراوان است، لکن به اختصار به بیان آن می‌پردازیم:

 - امام حسین (ع) اقامه کننده نماز
بعد از سلام‌های مکرر در زیارت وارث و بیان وراثت انبیاء اولین شهادتی که در مورد امام حسین علیه‌السلام می‌دهیم، عبارت است از این جمله است «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ»[1] به راستی این اقامه نماز چیست که در زیارت‌های مختلف همچون زیارت جامعه کبیره و غیره نسبت به اهلبیت اقرار می‌کنیم ؟
در جواب باید گفت یک وقت انسان نماز را می‌خواند، ولی یک وقت نماز حقیقی را به مردم معرفی می‌کند، در قرآن کریم از کسانی که نماز را اقامه می‌کنند، مذمت نشده بر خلاف عده‌ای از نمازگزاران که در قرآن تعابیری همچون ساهون و کسالی آمده است، پس «عمر سعد» نماز گزار است، لکن نماز گزار صوری، ولی آنکه نمازی که در جامعه اسلامی با تبلیغات یزیدی بر زمین خورده است، را دوباره روی پای خود می‌ایستاند، امام حسین علیه‌السلام است.

- دعوت کوفیان از امام حسین (ع) بر اساس نماز
همه انسان‌ها فطرتاً دوستدار حق و حقیقتند و قدرت تشخیص دارند، مردم  کوفه که برای مدت چند سال نماز امیرالمؤمنین علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام را در کوفه دیده بودند، با نماز بی‌روح و درباری حاکم کوفه مقایسه کرده، در اولین نامه به امام حسین(ع) نوشتند که ما حاکم کوفه را قبول نداریم، پشت سر او نماز نمی‌‏خوانیم، او نماز جماعت و جمعه را برای دربار خود اقامه می‏کند نه مردم![2]

-شروع حرکت از مسجد النبی صلی الله علیه وآله
بعد از آن که امام حسین علیه‌السلام حاضر به بیعت با ولید در مدینه نگردید، در شب 28 رجب سال شصت هجری، نیمه شب به مسجد النّبی آمد، نماز خواند و با قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم خداحافظی کرد که بعد از نماز در حال سجده امام به خواب رفت و پیامبر در عالم خواب او را به سینه چسبانید و خبر شهادت را به او داد.[3]

- تبلیغات امام حسین در مسجد الحرام
امام بعد از آنکه به مکه آمد، شروع به آگاه سازی مردم از حرکات ضد اسلامی یزید کرد و آنچه مهم است این که بیشتر تبلیغات و ملاقات‏های امام حسین علیه‌السلام در مکّه در مسجد الحرام بود.

- سخنرانی‌ها کنار نماز
از آنجا که تمام سخنان امام حسین(ع) از مکّه تا کربلا در هر منزلی بعد از نماز بوده است،[4] خود نشان‌گر محوریت نماز در همه امور است که به ذکر نمونه‌هایی از آن می‌پردازیم:

1-سخنرانی امام (ع) برای سپاه حر وقت نماز
امام حسین علیه‌السلام هنگامی که در مقابل سپاه حر قرار گرفت، به «حجاج بن مسروق» فرمودند «اذان بگو»، سپس حضرت به موعظه سپاه حر پرداختند، آنگاه به حر فرمودند «تو با یارانت نماز می‌خوانی؟»، حر گفت «خیر به شما اقتدا می‌کنیم». [5]

2- نماز صبح عاشورا و سخنرانی بعد از آن
بعد از آن که سید سالار شهیدان علیه السلام نماز صبح عاشورا را خواند، آن گاه برای اصحاب سخنرانی کرد و آنان را به صبر تشویق کردند.[6]

3- سخنان امام (ع) پس از نماز ظهر عاشورا
امام بعد از نماز ظهر یاران خود را به بهشت بشارت داد و فرمود «پیامبر اکرم و شهدای اسلام منتظر ورود شما به بهشت هستند، پس از دین خدا حمایت کنید».[7]

- تقاضای تأخیر جنگ به خاطر نماز
در روز نهم محرّم، «عمر سعد» و دیگر سران نظامی تصمیم گرفتند که با یک حمله عمومی کار را یکسره کنند، حرکت لشگرها و بالارفتن گرد و غبارها همه را متوجّه خود ساخت، امام حسین‏ علیه‌السلام برادرش حضرت عبّاس‏ علیه‌السلام را فرستاد تا علّت حرکت سپاه دشمن را بداند.
قال الامام الحسین‏ علیه‌السلام: یا عبَّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسی أَنْتَ - یا أَخی - حَتَّی تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَما بَدالَکُمْ؟ وَتَسْأَلْهُمْ عَمَّا جاءَبِهِم؟.
امام حسین‏ علیه‌السلام فرمود «برادرم تو به جای من سوار شو و به نزد اینان برو و به ایشان بگو چیست شما را و چه می‏خواهید؟ و از سبب آمدن ایشان پرسش کن»، حضرت عبّاس علیه‌السلام رفت، بازگشت و فرمود «می‏گویند یا با یزید بیعت کن و یا آماده نبرد باش».
حضرت اباعبدالله‏ علیه‌السلام به برادر فرمود « اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِن اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلی غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ، لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا اللَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنّی کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ کِتابِهِ وَکَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالْاِسْتِغْفارِ»؛ «به سوی آنان بازگرد و تلاش کن جنگ را به فردا واگذاری تا ما امشب را نماز بخوانیم و به دعا و استغفار بگذرانیم، خدا می‏داند من از کسانی هستم که نماز و قرآن خواندن و زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم»[8]، طبری نیز همین را نقل می‌کند.

- شب عاشورا
امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید «پدرم در شب عاشورا تا صبح مشغول نماز، قرآن و استغفار بود و همچنین اصحاب او تا صبح یا درحال رکوع بودند یا در حال سجده و دعا به حدی که 32 نفر از لشکر «عمر سعد» به جمع یاران امام پیوستند». [9]

- تاثیر عبادت و نماز
عبادت‌ها و نمازهای در طول راه و نیز در شب عاشورای حسین و اصحاب گرامی‌اش حرّ و عده‌ای دیگر را به سوی حق رهنمون کرد و در مسیر راه نیز «زهیر بن قین» و عده‌ای را به جانب حق کشانید و همچنین در شب عاشورا که بیان شد، آری! این کشتی نجات تا پایان دنیا در حرکت است‌، تا غرق شدگان بحر معاصی را از هلاکت و نابودی نجات دهد.

- اذان در عاشورا

1- اذان نماز (اهتمام به اذان)
صبح عاشورا حضرت امام حسین علیه‌السلام خود اذان و اقامه گفته و نماز صبح را با اصحابشان خواندند
و هم چنین اذان ظهر را نیز حضرت اباعبدالله‏ علیه‌السلام گفتند. (توجّه به مستحبّات در سخت‏ترین شرایط)، قابل توجه است که اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در صبح روز عاشورا آخرین روز عمرش‍ اقتدا به پدر بزرگوار خود کرده و همان گونه که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در صبح نوزدهم ماه مبارک رمضان خود اذان گفتند، امام حسین علیه‌السلام هم در صبح عاشورا با داشتن مؤذن مخصوص خودشان اذان گفتند.

2- اذان ظهر عاشورا
... آن گاه به یاران فرمود «سَلُوهُمْ أَنْ یَکُفُّوا عَنَّا حَتَّی نُصَلّی»؛ «به کوفیان بگوئید، دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم»، کوفیان مخالفت کردند، حضرت اباعبدالله‏ علیه‌السلام خود اذان گفت، وقتی اذان تمام شد، خطاب به «عمر سعد» فرمود « یابْنَ سَعْدٍ اَنَسیتَ شَرایِعَ الْاِسْلامِ، اَلاتَقِفُ عَنِ الْحَرْبِ حَتَّی نُصَلّی وتُصَلُّونَ وَنَعُودَ إلی الْحَرْبِ»؛ «وای بر تو ای پسر سعد! آیا احکام اسلام را از یاد بردی؟ آیا جنگ را متوقّف نمی‏کنی تا ما نماز خود را و شما نماز خود را بخوانید و سپس به پیکار برگردیم؟»
عمر سعد جواب نداد، امام‏ علیه‌السلام فرمود «شیطان بر او چیره شده است»[10]
شخصی به نام «حجاج بن مسروق» همین که از هجرت امام حسین(ع) به مکّه آگاه شد، به مکه رفت و از آنجا تا کربلا همراه و مؤذّن حضرت(ع) بود و در عاشورا شهید شد، او اهل کوفه و از یاران حضرت علی (ع) بود، قبل از شهادت به میدان رفت، ضربه‏ها دید و بدنش غرق در خون خدمت امام آمد و گفتگویی کرد و به جبهه برگشت و شهید شد.[11]

3- اذان گفتن حضرت علی اکبر علیه‌السلام
بعد از رویارویی با لشکر «حر» و گفتگوهای به عمل آمده در وقت نماز، امام حسین علیه‌السلام به فرزندشان فرمودند «اذان بگو »[12] که به سپاه کوفه نشان دهند، خود و خانواده آنها اقامه کننده نمازند.

-تجلیل از یاد نماز در روز عاشورا

«ابن اثیر« در «کامل» می‌‌نویسد « «ابو ثمامه صائدی» چون جنگ روز عاشورا را شدید دید، عرضه داشت‌ «من دوست دارم، پروردگارم را ملاقات کنم‌، در حالی که نماز ظهر را خوانده باشم‌»، حضرت فرمود «نماز را یادآوری کردی‌، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد، از این قوم بخواهید، لحظه‌ای دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم‌»[13]

-اقامه نماز در ظهر روز عاشورا

امام هنگام نماز به «زهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله» فرمود «تَقَدَمَّا اَمامی حَتَّی اُصَلِّیَ الظُّهْرَ»؛ «شما دو نفر جلو بایستید تا من نماز ظهر را بخوانم»، بدون شک امام حسین (ع) می‌توانست نماز ظهر را به صورت فرادا و در خیمه خود بخواند، اما پیش روی دشمن نماز سید سلار شهیدان (ع) در ظهر عاشورا غیر از جنبه معنوی‌،دارای بعد سیاسی و اجتماعی نیز بود؛ یعنی اگر عاشورا عالی‌ترین و ناب‌ترین جلوه‌های ارزش الهی و انسانی‌، نقطه اوج و قله رفیع تابناک‌ترین آموزه‌ها و مفاهیم ولایت است‌ و اگر عاشورا را تحقق آرمان‌ها و تبلور صداقت اسلام بدانیم‌، پس نماز ظهر عاشورا نماینده تمام عیار ارزش و اعتبار است که نماز در این مکتب آسمانی دارد و از این منظر نماز ظهر عاشورا پیام نهضت حسین (ع) را دارد.
پس نماز چنان که ستون دین است‌، یکی از ارکان و مؤلفه‌های نهضت حسینی نیز می‌باشد،
نماز ظهر عاشورا روایتی است که از جنس آسمان که هر صاحب دلی را متحیّر می‌کند و به تحقیق‌، در مقام عمل بالاترین تأکید و سفارش بر اهمیت جایگاه فریضه نماز است‌.
گرمای شدید هوا، تشنگی فراوان‌، بی‌شرمی دشمنان‌، خطر تیرها و یورش‌های بی‌امان‌، اندوه شهادت یاران و بسیاری از علل و عوامل دیگر، هیچ کدام در آن روز تاریخی نتوانست کوچک‌ترین خللی در برپایی این فریضه مقدس ایجاد کنند و امام (ع) این گونه راه را بر همه بهانه‌گران و مستمسکان برای ترک نماز بست و اهمیت و عظمت‌ آن را یادآور شد.
از سوی دیگر، امام حسین (ع) با نماز ظهر عاشورایش به تمام وجدان‌های بیدار ثابت کرد که هدف او از بر پایی نهضت عاشورا «دین خواهی‌» و عمل به تکلیف بوده است و نه خواسته‌های دنیوی و هواهای نفسانی‌.
امام (ع) با اقامه نماز ظهر عاشورا، صداقت‌، خلوص‌، ایمان و اصالت خود را به ‌عنوان رهبری الهی به اثبات رسانید، نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان یک نهضت الهی با سایر نهضت‌ها است‌ و نکته دیگری که در این باب شایان ذکر است‌، آن که سپاهیان یزید - که خود را خلیفه مسلمین معرفی می‌کرد - با حمله به امام (ع) و عدم رعایت حرمت نماز، ماهیّت پلید و ضد دینی خود را برملا کردند و خود موجبات رسوایی خود را فراهم آورند.

نازم به قیام و قامت والایت
هنگامه عشق‌، چشم چون دریایت‌
خاموش در آن میانه غوغا کردی
نازم به نماز ظهر عاشورایت‌
نکته دیگر اینکه هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا، 30 تیر به سوی حضرت رها شد، یعنی در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده تقریباً یک تیر به امام پرتاپ شد.

-عاشقان عاشورایی نماز

1- عشق مسلم به نماز
«مسلم بن عقیل» علیه‌السلام در آخرین شب از عمر خود که در منزل طوعه بود، شب را تا صبح نماز خواند.

2- «ابو ثمامه» و عشقبازی با نماز
او شخصیّت مهمّ کوفه و مسئول بیت‌المال و خرید اسلحه برای مسلم بوده است، او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم و در آخر هم هنگام اقامه نماز ظهر مقابل حضرت اباعبدالله علیه‌السلام قرار گرفت و شهید شد.

3- «سعید بن عبدالله»، اولین کشته نماز در کربلا
عموم مورخین گفته اند که «سعید بن عبدالله حنفی، سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند و چون زخم‌ها بر بدن او فراوان شد و نتوانست، روی پای خود بایستد، بر زمین افتاد، در حالی که می‌گفت «خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیه‌السلام کرد و عرض کرد «اوفیت یابن رسول الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟»
امام حسین علیه السلام فرمود «نعم انت امامی فی الجنه»؛ یعنی «آری! تو در بهشت پیش روی من هستی»، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخم‌ها و ضربه‌های بود که بر او وارد شد بود، رضوان الله وسلامه وبرکاته علیه وعلی من استشهد معه.

4-حبیب بن مظاهر
گفته‏اند آن هنگامی که امام حسین علیه‏السلام از آنان برای اداء نماز مهلت طلبید، «حصین بن تمیم» به حضرت او علیه‏السلام جواب گفت که این نماز از تو قبول نمی‏شود، «حبیب» در پاسخ آن بی‏ادبی گفت «آیا نماز از آل پیمبر خدا (ص) -به گمان تو- قبول نمی‏شود و از تو قبول می‏شود؟ ای شراب‏خوار یا ای مکار»، «حصین بن تمیم» برآشفت و حمله کرد، «حبیب» هم به او حمله کرد، ضربت شمشیر «حبیب» برخسار اسب حصین آمد، اسب او را از جا کند، از اسب افتاد، همراهانش او را برداشتند و از چنگال «حبیب» او را بیرون برده نجاتش دادند و «حبیب» بنا کرد به حمله کردن و رجز خواندن تا این که در همین حمله به شهادت رسید. [14]

5- حضرت ابوالفضل علیه‌السلام و آثار سجده
قاتل ابوالفضل(ع) در کوفه بر سر خود می‏زد و می‏گفت «جوان ماه رو را کشتم که میان دو چشمانش جای سجده بود»[15]

6- نماز و عبادت حضرت زینب علیهاالسلام
یکی از ویژگی‌های این بانوی بزرگوار اسلام حالت معنوی و ارتباط قوی او با آفریدگار جهان بود، به طوری که نقل کرده‌اند، حتّی در شب یازدهم محرم که شب شام غریبان بود، نماز شبش ترک نشد؛ منتهی به خاطر ضعفی که بر وی مستولی شده بود، نماز شب خویش را در آن شب نشسته خواند.[16]
مرحوم نقدی در کتابش آورده که «حضرت زینب علیها‌السلام در عبادت ثانی حضرت زهرا سلام الله علیها بود، تمام شب‌ها را به عبادت، تهجّد و تلاوت قرآن سپری می‌کرد»، وی هم چنین از برخی از بزرگان نقل می‌کند که در طول عمر تهجّد و شب زنده‌داری‌اش ترک نشده است، حتّی در شب یازدهم محرّم! امام زین العابدین علیه‌السلام می‌فرماید «در شب یازدهم محرم دیدم، نشسته نماز می‌خواند» نیز آن بزرگوار می فرماید «با این همه مصیبت و اندوهی که به ما روی آورده، اما در مسیری که به شام می‌رفتیم، نافله‌های شب عمه‌ام اصلاً ترک نشد»، امام حسین (ع) در آخرین وداع با خواهرش زینب به او فرمود «یا اختاه لاتنسینی فی نافلة اللّیل»، «خواهرم مرا در نماز شب فراموش نکن»، هم چنین از فاطمه دختر امام حسین (ع) چنین نقل شده که «عمّه‌ام زینب در شب دهم محرم در محراب عبادت مشغول مناجات بود و با خدا راز و نیاز می‌کرد، در حالی که چشمی از ما به خواب نرفته و ضجّه‌های ما آرام نشده بود»، نیز از امام سجاد علیه‌السلام نقل شده «هنگامی که ما را از کوفه به سوی شام حرکت می‌دادند ،عمه‌ام زینب مرتب نمازهای واجب و مستحب خویش را انجام می‌داد و در بعضی از منازل نمازش را نشسته می‌خواند، وقتی سبب را پرسیدم؟»، گفت «به خاطر گرسنگی و ضعف؛ زیرا سه شبانه روز غذا نخورده بود و سهم غذایش را در میان کودکان تقسیم کرده بود»[17]
 
نتیجه گیری :
نماز باید در جامعه، علنی اقامه شود «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ»، بدین جهت امام حسین علیه‌السلام با آنکه می‌توانست در خیمه نماز بخواند و با اینکه نمازش شکسته بود، در مقابل جمعیت نماز را به پاداشت، هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا 30 تیر به سوی حضرت رها شد؛ یعنی تقریباً در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده ، یک تیر به سوی امام پرتاب شد، دو نفر برای اقامه همین دو رکعت در خون خود غلطیدند، به راستی نماز چیست که در عصر تاسوعا هنگامی که به سید الشهدا علیه‌السلام پیشنهاد حمله می‌شود، آن حضرت پس از چند نوبت گفت‌وگو، جنگ را یک روز به تأخیر می‌اندازند و می‌فرمایند «إِنّی أَحِبُّ الصَّلاةَ» و نفرمود: می‌خواهم نماز بخوانم؛ بلکه فرمود «من نماز را دوست دارم». بسیاری از ما نماز می‌خوانیم، ولی چقدر مثل مولایمان حسین (ع) بدان عشق می‌ورزیم

 

 





صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آیا این کلمه ها می تونن احساساتت رو بیان کنن و آدرس mah1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 4223
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1